عشق و تعهد

یکی از شب‌ها، هنگامی که گروه فیلم‌برداری مشغول آماده‌سازی تجهیزات خود بود، صدای آژیر خطر به گوش رسید و همه به سرعت به سمت سنگرها دویدند. در این میان، شهید آوینی که همیشه دغدغه ثبت لحظات واقعی جنگ را داشت، بدون توجه به خطر به فیلم‌برداری ادامه داد.

هم‌رزم‌هایش از او خواستند که به سنگر برود، اما او با لبخندی گرم گفت: “اگر ما این لحظات را ثبت نکنیم، چگونه آیندگان می‌توانند به عمق ایثار و از خودگذشتگی رزمندگان پی ببرند؟”

عشق و تعهد

در همان لحظه، صدای انفجاری مهیب به گوش رسید و همه جا را دود و خاک فرا گرفت. بعد از فروکش کردن گرد و غبار، شهید آوینی با چهره‌ای خاک‌آلود و ولی مصمم به کار خود ادامه داد. این حادثه نه تنها او را متوقف نکرد، بلکه عزم او را برای ثبت واقعیت‌های جنگ بیشتر کرد.

این داستان نشان از عشق و تعهد شهید مرتضی آوینی به وطن و مردمش دارد. او با جان و دل در تلاش بود تا حقایق جنگ را به تصویر بکشد و پیام مقاومت و ایثار رزمندگان را به نسل‌های آینده منتقل کند. این روحیهٔ فداکاری و ایثار می‌تواند برای همه ما درسی بزرگ باشد که در هر شرایطی با ایمان و تعهد به هدف‌هایمان پایبند باشیم.

 

قرارگاه جهادی شهید مهدی باکری یزد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *